میوه کیوی چگونه وارد ایران شد؟
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۷۷۴۷۰
کیوی که به انگور فرنگی چینی نیز شناخته میشود، گیاه بومی جنوب چین و میوه ملی جمهوری خلق چین است. طبق آمار سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد (فائو) در حال حاضر ایران پنجمین تولیدکننده کیوی در جهان است. چین با تولید ۵۰ درصد کیوی جهان، رتبه اول را به خود اختصاص داده است و نیوزلند، ایتالیا و یونان به ترتیب رتبههای دوم، سوم و چهارم جهان را دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش تابناک، نام این گیاه از نام گونهای پرنده زیبا گرفته شده که در نیوزیلند پرنده ملی بود و در دهه شصت میلادی به این میوه داده شد (پرنده کیوی).
رتبه ایران در تولید کیویطبق آمار سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد (فائو) در حال حاضر ایران پنجمین تولیدکننده کیوی در جهان است. چین با تولید ۵۰ درصد کیوی جهان، رتبه اول را به خود اختصاص داده است و نیوزلند، ایتالیا و یونان به ترتیب رتبههای دوم، سوم و چهارم جهان را دارند.
ایران در بین صادرکنندگان جهانکشورمان از نظر صادرات بعد از ایتالیا، نیوزیلند، شیلی، بلژیک، یونان، هلند و فرانسه در رده هشتم جهان قرار گرفته است که رییس اتحادیه باغداران علت پایین بودن میزان صادران کیوی را به نبود صنایع فرآوری و بستهبندی عنوان میکند.
درخت کیوی در کجای ایران کشت میشود؟گفتیم کیوی از کدام کشور است. بیش از ۸۰۰۰ هکتار سطح زیر کشت کیوی در ایران است که با توجه به سازگاری درختان کیوی با اقلیم شمال کشور و همچنین بالا بودن میزان برداشت این محصول باغات کیوی روز به روز در دو استان مازندران و گیلان روبه گسترش هستند و تولید سالانه این میوه نیز روند افزایشی دارد.
فصل برداشت کیویکلیه تولیدکنندگان کیوی بایستی کیوی را با رسیدن بریکس یا قند میوه به حداقل ۶/۵ (شش و نیم) درصد برداشت نمایند. به طورکلی از نظر زمانی متوسط مقدار قند میوه در نواحی مرکزی استان مازندران اوایل آبان و در نواحی غرب مازندران و شرق گیلان نیمهی آبان، ۶/۵ درصد بوده و مناسب برداشت است.
تاریخچه ورود کیوی به ایراندکتر محمدامین البرزی در سال ۱۳۴۷ تعداد یکصد اصله نهال کیوی از فرانسه وارد ایران کرد، اما وی اقدام گستردهای جهت کاشت و تولید این محصول انجام نداد.
محمدعبدالله محسنی، معلم جوانی بود که در سال ۱۳۶۲ در سفر به مازندران با البرزی آشنا شد و ایدهی توسعه و تولید این میوه ناشناخته به ذهنش رسید. وی باغی به مساحت ۱۰ هکتار در روستای فقیهآباد نشتارود تنکابن که به باغ البرزی معروف بود، اجاره کرد و همزمان شروع به مطالعه و ترجمه مقالات فرانسوی و نیوزلندی مرتبط با کاشت و پرورش کیوی کرد؛ محسنی در ادامه راه شغل معلمی را کنار گذاشت و با تلاش و پشتکار فراوان به تولید کیوی در مازندران و گیلان مشغول شد.
کیوی، محصولی بود که ایرانیان شناختی از آن نداشتند و بسیاری بر این باور بودند که این میوه جنبه دارویی دارد؛ بنابراین گتوسعه پرورش و تولید آن، ابتدا باید مردم با این محصول جدید آشنا میشدند. وی به مدت ده سال به معرفی و گسترش کیوی در منطقه مشغول بود و در سفرهای متعدد به شهرهای مختلف، کیوی را بین باغداران، میوه فروشیها و مردم، حتی بهصورت رایگان توزیع میکرد تا به تدریج برای مردم معرفی و ذائقه سازی شود.
از دیگر اقداماتی که محسنی برای شناساندن و گسترش این میوه انجام داد، دیدار و گفتگو با امام جمعه وقت تنکابن بود. محسنی درباره آینده درخشان و زمینههای صادراتی آن محصول به امام جمعه توضیحاتی ارائه داد و ایشان نیز در خطبههای خود مردم را به کاشت کیوی تشویق کرد.
کار مهم و ارزشمند دیگری که محسنی در راستای معرفی کیوی انجام داد، این بود که مقالاتی درباره پیشینه این میوه، راههای تکثیر و پرورش، مراحل و انواع کشت، وضعیت کشت آن در سایر کشورها، کاربرد و خواص آن در نشریات و رسانهها چاپ کرد و همچنین در اولین نمایشگاه کیوی ایران به باغداران مشاورههای رایگان نیز میداد.
در سال ۱۳۶۶ و ۱۳۶۷ مقالاتی با عنوانهای «کیوی، میوه مناطق گرم و مرطوب»، «مزه میوه کیوی بسیار مطبوع، شیرین و کمی ترش، نزدیک به توت فرنگی است»، «نهال کیوی از درختان اصیل مادر»، «آیا بازگشت سرمایه در کشت کیوی تا چه حد قابل تضمین است؟»، «۲۲ بهمن امسال از اولین و بزرگترین نمایشگاه کیوی ایران در ۵ کیلومتری تنکابن دیدن کنید»، «کشت و پرورش کیوی در چین»، «راههای تکثیر و اصول پرورش درخت کیوی» و... منتشر شد. در نهایت با تلاشهای محمد عبدالله محسنی و سایر تولیدکنندگان، اوایل دهه ۷۰ کیوی در سبد میوه خانوار جای گرفت.
همه چیز درباره کیوی و خاصیتهای آنکیوی میوهی زیبایی است که از نظر اندازه، تقریبا قد یک تخم مرغ است! پوست کُرکدار کیوی دور ِ میوهی سبز رنگ و با دانههای سیاه رنگش را گرفته و مرکزی نرم و سفید رنگ دارد. وقتی کیوی را پوست میگیرید، خیلی دوست داشتنیتر به نظر میرسد! این میوه طعمی ترش و شیرین دارد که خیلیها عاشقش هستند.
ویتامین کیوی چیست؟کیوی جدای از زیبایی و طعم منحصر بفردش، فواید زیادی برای سلامتی دارد؛ منبع خوبی از ویتامین C (اسید اسکوربیک) بوده و مقادیر قابل توجهی ویتامین A، E و K دارد. محتوای معدنی کیوی شامل پتاسیم، کلسیم، منیزیم و فسفر میشود.
تمام این مواد مغذی مهم در کیوی را به فیبری که دارد اضافه کنید! کیوی هم کم کربوهیدرات است و هم کم کالری. کیوی در همه جای دنیا وجود دارد و شما میتوانید آن را به تنهایی یا در اسموتی مصرف کنید. حتی میتوانید کیوی را به سالادتان اضافه کنید.
۱. کمک به تسکین علائم آسم: کیوی میتواند به تسکین علائم آسم کمک کند، علائمی مانند سرفه و خس خس سینه. ویتامین C و آنتی اکسیدانهای کیوی به درمان آسم کمک میکنند.
۲. کمک به گوارش: افرادی که مشکلات گوارشی دارند باید بیشتر کیوی بخورند. این میوه حاوی مقدار زیادی فیبر غذایی است که برای گوارش مفید است.
۳. کنترل قند خون: افرادی که دیابت نوع اول یا دوم دارند هم میتوانند کیوی بخورند. شاخص گلیسمی کیوی از ۴۷ تا ۵۸ است، بنابراین قند خونتان را چندان بالا نمیبرد.
۴. کمک به خواب بهتر: آنهایی که نمیتوانند از یک خواب عمیق و با کیفیت بهره ببرند، میتوانند با خوردن کیوی این مشکل را حل کنند.
۵. تقویت سلامت قلب و عروق: کیوی سرشار از ویتامین C و E، پلی فنولها و پتاسیم است.
۶. تقویت سیستم ایمنی: ویتامین C فراوان موجود در کیوی میتواند سیستم ایمنیتان را تقویت کند.
۷. تقویت بینایی: کیوی برای بینایی نیز مفید است، زیرا دارای ترکیباتی به نام لوتئین و زیاکسانتین است که برای بینایی سودمندند.
۸. مبارزه با آکنه: کیوی به دلیل ویژگیهای ضد التهابی که دارد برای مبارزه با آکنه مفید است و علائمی، چون درد و التهاب آکنه را تسکین میدهد.
۹. جوانسازی پوست: کیوی به این دلیل که سرشار از ویتامین C است، برای پوست بسیار عالی است.
۱۰. درمان ترک لبها: کیوی میتواند لبهای خشک و ترک خورده را به خوبی لایه برداری کند و سلولهای مردهی پوست را از آن بردارد.
انواع کیویجالب است بدانید کیوی فقط یک نوع نیست و انواع مختلفی دارد.
کیوی هایواردکیوی هایوارد یکی از محبوبترین گونههای کیوی است که عمری طولانی دارد. ارتفاع درخت این نوع کیوی به حدود ۹ متر میرسد و در دستهی گیاه با ساختار قوی قرار میگیرد. گیاهن ماده برای گرده افشانی به گیاه نر نیاز دارد. میوه کیوی هایوارد پوششی قهوهای کرکی دارد که در زمان رسیدن میوه بسیار شیرین است.
برداشت میوه کیوی هایوارد به طور عمده از ماه خرداد و تیر آغاز میشود و تا زمستان ادامه دارد. کیوی هایوارد به یک دوره بدون یخبندان در حدود ۲۲۵ تا ۲۴۰ روز نیاز دارد تا به میوه دهی برسد. گیاه کیوی میتواند مقداری یخبندان را تحمل کند اگر چه شاخههای جوان و میوهها بسیار حساس هستند. گیاه کیوی هایوارد در برخی مناطق نیاز به محافظت در برابر باد شدید و آفتاب گرم تابستان دارد. این گیاه برای رشد خود نیاز به آب کافی و سایه تابستانی دارد.
کیوی سبزکیوی سبز را در تمام طول سال میتوانید در فروشگاه میوه و سبزیجات پیدا کنید. به بیان دیگر در دسترسترین نوع کیوی همین کیوی سبز است. این میوه به نسبت هر میوهی دیگری فواید تغذیهای فراوانی دارد همچنین سرشار از ویتامین C و فیبر و پتاسیم است. کیوی سبز ٖآبدار و شیرین است و به مانند دیگر گونههای کیوی پوست قهوهای کرک دار است. تمام قسمتهای کیوی حتی پوست آن را میتوانید بخورید، زیرا سرشار از مواد معدنی و مغذی است.
کیوی زرد یا کیوی طلاییکیوی زرد یا کیوی طلایی یکی دیگر از گونههای محبوب کیوی است. این نوع کیوی طعمی شیرینتر از کیوی سبز دارد و به نسبت کوچکتر است. پوست بیرونی کیوی زرد نازک است و کرکهای کمتری دارد. این میوه در مناطق گرمسیر پرورش داده میشود و بیشتر از سایر میوهها در برابر سرما مقاوم است. نیوزلند اولین کشوری بود که اقدام به پرورش کیوی طلایی کرد. هم اکنون ایران به عنوان یکی از بزرگترین تولید کنندگان این میوه است. بهترین مکان برای کاشت این میوه در ایران شهر چوبر تالش در شمال ایران است، اما به تازگی در اکثر نقاط شمال کشور اقدام به کاشت و پرورش کیوی طلایی میکنند.
کیوی تو سرخکیوی تو سرخ به مانند دیگر گونههای کیوی اصالتا متعلق به چین است. بخش داخلی این نوع کیوی به رنگ قرمز است و طعمی شیرین و نرم دارد. اندازه این نوع کیوی از دیگر گونههای کیوی کوچکتر است و پوستی بسیار نازک دارد. کیوی تو سرخ فیبر بالایی دارد و سرشار از پروتئین است.
تفاوت قابل توجهی که کیوی تو سرخ با کیوی زرد و سبز دارد در میزان کالری موجود در آن است. این کیوی کالری بسیار کمتری نسبت به دیگر گونههای کیوی دارد. یکی از نگرانیهای مصرف کنندگان این نوع میوه اصلاح ژنتیکی بودن آن به دلیل رنگ قرمز است که و باید در جواب گفت که این میوه هیچ گونه اصلاح ژنتیکی در ارتباط با آن انجام نشده و این نوع کیوی از گونههای نادر و منحصر به فرد این میوه است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: کیوی میوه قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل کیوی می تواند نوع کیوی ویتامین C کیوی طلایی میوه کیوی کیوی سبز کیوی زرد ی پوست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۷۷۴۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مناقشه آبی ایران و افغانستان وارد فاز جدیدی شد
افغانستان در بالادست قرار دارد و دست بالای حقابهها در اختیار این کشور است. مناقشه ایران و افغانستان بر سر آبهای مرزی تنها مختص به امروز و زمان حکومت طالبان نبوده است. این اختلافات از زمان قاجار و بین ساکنان حوزه رودخانه هیرمند وجود داشته، بهطوری که در سال ۱۸۵۷ حکمیت تقسیم آبهای مرزی بین ایران و افغانستان به دولت انگلیس ارجاع شد.
به گزارش هممیهن، ژنرال گلد اسمیت، وزیر خارجه انگلیس در آن زمان رأیی صادر کرد که براساس آن هیچیک از طرفین نباید به عملیاتی مبادرت کند که باعث کسر آب لازم برای آبیاری سواحل هیرمند شود و دو کشور باید بهصورت مساوی از آب هیرمند برخوردار باشند، اما اختلافات همچنان ادامه یافت تا به سال ۱۲۸۱ و کلنل مکماهون رسید. مکماهون بالاخره در سال ۱۲۸۴ هجری شمسی رای داد که از آب هیرمند در بند کمالخان دوسوم به افغانستان و یکسوم به ایران برسد.
این رای و شروطی که بر ایران تحمیل میکرد اعتراض ایران را بهدنبال داشت و اختلافات ادامه یافت تا در زمان پهلوی اول، در سوم اسفند ۱۳۱۵ با امضای پروتکل موقتی قرار شد هر مقدار آبی که به بند کمالخان میرسد، بهصورت مساوی میان دو کشور تقسیم شود. برای محکمکاری در سال ۱۳۱۷ هم اعلامیهای از سوی وزارت خارجه ایران و افغانستان منتشر شد که مجلس شورای ملی در سال ۱۳۱۸ این اعلامیه را تصویب کرد، اما مجلس افغانستان حاضر به تصویب آن نشد و اختلافاتی که تصور میشد حلشده ادامه یافت.
افغانستان همچنان از تخصیص حقابه ایران خودداری میکرد تا در سال ۱۳۲۶ نبود آب در طرف ایران به مرگ بیش از ۲۴هزار رأس گاو و کوچ مردم در استان سیستانوبلوچستان منتهی شد. در این سال پای میانجیگری ایالات متحده هم بر این اختلاف باز شد و در سال ۱۳۲۷ موضوع به شورای امنیت سازمان ملل کشید.
در نهایت در سال ۱۳۵۱ معاهده حقابه میان افغانستان و ایران درباره هیرمند بین امیرعباس هویدا، نخستوزیر ایران و محمدموسی شفیق، نخستوزیر افغانستان امضا شد و مجالس هر دو کشور آن را تصویب کردند، اما موضوع هریرود همچنان بلاتکلیف ماند. تقریباً هیچ دولتی در افغانستان بهطور دائم حقابه ایران از هیرمند و هریرود را اجرا نکرده است.
قوانین آبهای مرزی چه میگویند؟طبق مفاد کنوانسیون ۱۹۹۷ سازمان ملل متحد، هر دولتی که در حوزه رودخانه مشترک قرار دارد، این حق را داراست که در قلمرو سرزمینی خود، بهرهبرداری منصفانه و معقول از جریان آب حوضه آبریز فرامرزی، با الزام به عدم آسیبرسانی جدی به سایر کشورهای مشترک، داشته باشد. براساس این کنوانسیون استفاده و توسعه رودخانههای فرامرزی باید با هدف دستیابی به استفاده بهینه و پایدار از آن و منافع حاصل از آن با در نظر گرفتن منافع سایر کشورهای ساحلی صورت گیرد و حق دولتها برای استفاده از رودخانه مشترک و همچنین وظیفه همکاری در حفاظت از آن به رسمیت شناخته شود.
اما مشکل این است که کنوانسیونها و قوانین بینالمللی از این دست در اکثر موارد با در نظر گرفتن شرایط و ویژگیهای کشورهایی، چون کشورهای اروپایی نوشته میشوند. مثلاً رودخانه دانوب را در نظر بگیرید که مرز بین ۱۰ کشور اروپایی است و در مسیر خود از آلمان، اتریش، اسلواکی، مجارستان، کرواسی، صربستان، بلغارستان، رومانی، مولداوی و اوکراین عبور میکند.
در خبرهای بینالمللی کمتر میخوانیم که اختلاف عمیقی بین این همه کشور بر سر آب این رودخانه وجود داشته باشد و تقریباً تمامی کشورهای مسیر چنین رودخانهای که دلتای آن دومین دلتای بزرگ جهان است، براساس قوانین حاکم بر حقابههای تعیینشده عمل میکنند و در صورت بروز اختلاف، به همین قوانین مراجعه میشود. درحالیکه واقعیت جغرافیایی ایران این است که ما در اروپا نیستیم و همسایگان ما آلمان و اتریش و بقیه کشورها نیستند.
ما در بهترین حالت همسایهای، چون ترکیه داریم که اگرچه کشوری اروپایی است، اما برنامه سدسازیهایش در زمان تکمیل، بلایی بدتر از مشکلی که افغانستان برای ما بهوجود آورده بر سر ایران خواهد آورد؛ و در شرق، با حکومت طالبان طرف هستیم، حکومتی که تمامی کشورها و نهادهای بینالمللی به دلیل قوانین ضدانسانی حاکم بر این حکومت، بهطور کلی قادر نیستند آن را به رسمیت بشناسند، پس آرزویی عبث و بیهود است اگر ایران انتظار داشته باشد طالبان مراودات سیاسی و اقتصادی بینالمللی را به رسمیت بشناسد؛ مراوداتی که طالبان تقریباً هیچ شناختی از آنها ندارد.
هرچند با تاریخچه مختصری که در اینجا ارائه شد هم مشخص است که همان زمانی که دولتی مورد تایید جوامع بینالمللی در افغانستان حضور داشت باز هم پایبندی به قوانین بینالمللی در حوزه آبهای مرزی، برای این دولت موضوعی کاملاً تعریفنشده بود.
افغانستان بر سر منابع آبی مشترک چه آورده؟جواب این سوال در «دکترین هارمون» نهفته است. «دکترین هارمون» نظریه «حاکمیت مطلق سرزمینی» است که حامی آزادی نامحدود یک کشور در بهرهبرداری از آبهای رودخانههای بینالمللی است که از قلمرو آن کشور عبور میکنند و مدعی است که کشورها در رابطه با چنین منابع آبیای بههیچوجه متعهد به تعهدات قانونی بینالمللی نیستند. این دکترین ابتدا در سال ۱۸۹۵ به درخواست وزارت امور خارجه آمریکا برای مشاوره در مورد اختلاف ایالاتمتحده با مکزیک درخصوص استفاده از آب رودخانه ریوگرانده شکل گرفت، اما بعدها توسط بسیاری از کنوانسیونها و نهادهای بینالمللی رد شد. حالا این دکترین در دستور کار امارت اسلامی برای مهار آبهای فرامرزی قرار گرفته است.
خردادماه سال گذشته احمد وحیدی، وزیر کشور، گفته بود که «پیشتر مسئولان مختلفی در زمینه حقابه هیرمند صحبت کردهاند. از این رو ما منتظر آن تیم مشترکی هستیم که به اتفاق طالبان و نیروهای ایرانی و متخصص تشکیل شود تا این تیم وضعیت آب را در سدهای منطقه بررسی کنند و ببینند در حال حاضر با توجه به حقابه ایران، وضعیت فعلی چگونه است».
وحیدی تاکید کرده بود: «اگر آب در سدها موجود بود، طرف طالبان باید سهم ایران را بدهد و اگر نبود این مسئله باید برای ما روشن شود؛ چراکه متخصصین ما معتقدند در این سدها آب موجود است، اما طرف طالبان میگوید که آب موجود نیست. با این حال تشکیل کمیته مشترک از سمت ما پیشبینی شده و این کمیته باید تشکیل و از محل مذکور بازدید کنند. به هر حال طالبان باید این موضوع را سامان دهد.»
پیش از آن ابراهیم رئیسی در سفر به استان سیستانوبلوچستان از طالبان خواسته بود «حق مردم سیستان و بلوچستان را سریعتر بدهند». این سخنان رئیسی با واکنش تمسخرآمیز طالبان مواجه شده بود. طالبان ایران را به بیاطلاعی از وضعیت آب هیرمند متهم کرده و از مقامات ایرانی خواسته بود «معلومات خود را در مورد هیرمند تکمیل کنند». همان موقع سخنگوی سازمان فضایی ایران گفته بود این سازمان با تصاویر ماهوارهای وضعیت آب در این رودخانه را بررسی کرده و «تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که حکومت افغانستان در برخی نقاط با انحراف مسیر آب و ایجاد بندهای متعدد، مانع از رسیدن آب به ایران شده است.»
حالا در کنار تصاویری که حاکی از رهاسازی آب در افغانستان به سمت شورهزارها هستند، خبر رسیده فاز جدید سد پاشدان بر روی رودخانه هریرود در بالادست ایران (استان خراسان رضوی) و سد دوستی با حضور ملاعبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخستوزیر طالبان و عبدالطیف منصور، سرپرست وزارت آب و انرژی طالبان، افتتاح شده است. سد پاشدان یکی از پروژههای بزرگ سدسازی کشور افغانستان محسوب میشود که در ۲۰ کیلومتری شرق شهر هرات بر روی سرشاخههای هریرود واقع شده و ظرفیت ذخیره ۴۵ میلیون مترمکعب آب را دارد.
هریرود، دومین رود مهم افغانستان پس از هیرمند، از مناطق مرتفع ولسوالی لعل و سرجنگل سرچشمه میگیرد و با گذر از ولایتهای غور و هرات در افغانستان، از مرز مشترک افغانستان و ایران میگذرد و پس از پیوستن کشفرود به آن، با نام رود تجن وارد شنزارهای کشور ترکمنستان شده و به بیابان قرهقوم منتهی میشود. هریرود از منابع اصلی آب ورودی به بخشهایی از شمال شرق ایران، یکی از منابع تامین آب مشهد و نیز دشت سرخس است.
اگر بین ایران و افغانستان بر سر هیرمند توافقنامههایی، هرچند اجرانشده، وجود دارد، بر سر استفاده از هریرود همان توافقات نصفونیمه هم وجود ندارد. به این شکل دست ایران حتی از اعتراض هم کوتاه است؛ اعتراضهایی که تاکنون درباره هیرمند به جایی نرسیده است.
بهطور کلی در افغانستان چهار پروژه سد کجکی، سدکمالخان، سدبخشآباد و سد پاشدان وجود دارند که تقریباً بهطور کامل به بهرهبرداری رسیدهاند و همه این چهار پروژه بر روی منابع آبی مشترک با ایران اجرا شدهاند.
افغانستان از ایران چه میخواهد؟جواب این سوال به احتمال قوی همان «پول» است. به هر حال کشوری که حقابه دستش است میتواند با استفاده از آن، خواستههای خود را به کشور پاییندست تحمیل کند؛ کاری که ترکیه در مرزهای غربی میکند و هر روز بر پروژههای آبی خود میافزاید. فروردین ۱۴۰۰، قبل از تسلط دوباره طالبان بر همسایه شرقی ایران بود که محمداشرفغنی، رئیسجمهور وقت افغانستان، در مراسم افتتاح سد کمالخان در ولایت نیمروز به صراحت گفت، کشورش «از این پس در مقابل نفت به ایران آب میدهد». سدکمالخان بر روی رودخانه هیرمند در مرز ایران و افغانستان احداث شده است.
صراحتی که در این گفتار رئیسجمهور سابق افغانستان بود بهواقع همان نظمی است که بر قوانین کشورها در همه جای دنیا حاکم است. اگر شما کشوری با منابع غنی طبیعی - هر منبعی - هستید که کشورهای دیگری به آن نیاز دارند، پس میتوانید از آن منبع طبیعی درآمدزایی کنید. اگر از این منظر به خواسته افغانستان نگاه کنیم، احتمالاً باید منطقی بهنظر برسد، البته منطقی که بر روابط بین طالبان با سایر کشورها و در واقع، روابط بین یک حکومتی که کل دنیا به رسمیت نشناختهاند با بقیه دنیا، حاکم است.
درباره ایران و افغانستان بارها شاهد بودهایم که حکومت قبلی افغانستان و حالا طالبان مدعی رهاسازی حقابه ایران از هیرمند بودهاند، اما در عمل هیچ آبی به ایران نرسیده است. تفکر حاکم بر حکومتهای افغانستان و حتی مردم مناطق مرزی این کشور این است که همسایگان در قبال جریان آب به سمت مرزها باید پول پرداخت کنند و واقعیت حاکم بر روابط بین افغانستان با همسایگانش این است که با قوانین بینالمللی نمیتوان با این گروه به مذاکره نشست.
تشدید اقدامات افغانستان در حوزه آب در طی سالهای اخیر بهویژه باعث کاهش شدید ذخایر آبی «چاهنیمهها» بهعنوان اصلیترین منبع تامین آب در استان سیستان و بلوچستان شده است. مشکل خشکسالی هم وضعیت را از گذشته بدتر کرده است. واقعیت حاکم بر جغرافیای ایران در منطقه شرق وابستگی ایران به آبِ واردشده از افغانستان را نشان میدهد. اما دست ایران هم کاملاً خالی نیست. نباید از نظر دور داشت که افغانستان هم به ایران نیاز دارد و این نیاز افغانستان به ایران میتواند ابزار فشاری باشد بر حکومت طالبان تا ایران بتواند حقابه خود را بهدست بیاورد.
افغانستان به دلیل سالها جنگ در این کشور، از داشتن زیرساختهایی، چون نیروگاههای تولید برق به قدر کفایت محروم است. این میتواند ابزاری باشد برای ایران برای برقراری یک مبادله پایاپای برق برای افغانستان و آب برای سیستان و بلوچستان. ابزار دوم ایران هم در تجارت خارجی افغانستان نهفته است. این کشور به هیچ دریایی یا آبهای بینالمللی راه ندارد. ایران میتواند از طریق بندر چابهار تجارت خارجی افغانستان را تسهیل کند و در مقابل افغانستان را ملزم به تامین حقابه ایران کند. دسترسی به بنادر ایران برای حکومت طالبان حیاتی است و ایران میتواند از این نیاز به نفع خود بهره ببرد. از سویی صادرات نفت به افغانستان، همان که اشرفغنی زمانی خواهان آن بود، دیگر راهحلی است که ایران میتواند در پیش بگیرد.
مسائل محیط زیستی تمامی کشورها ارتباط تنگاتنگی با روابط سیاسی و بینالمللی این کشورها با دنیا دارد. استفاده بهینه از تمامی ابزارهای فوق که ایران به آن مجهز است، به این بستگی دارد که ایران بتواند سیاست خارجی خود را برای استفاده از این ابزارها تقویت کند.
طالبان حکومتی است که به یکباره از اعماق تاریخ به قرن بیستویکم پرتاب شده است، اما با همین حکومت هم میشود مذاکره کرد. بدون شک تمرین مذاکره و ارائه پیشنهادهایی که طالبان و مردم افغانستان نتوانند آن را رد کنند، به یک دیپلماسی قوی نیاز دارد؛ دیپلماسیای که بتواند منافع ایران را در نظر گرفته و براساس آن مذاکره کند. دیپلماسی ایران باید تبدیل به «هنر رزم» محیط زیستی شود هماهنگ با مقتضیات جغرافیایی.